یکی از مسائل اساسی در مدارس، چگونگی ایجاد نظم در محیط مدرسه است. با توجه به اینکه در یک مدرسه ما با عده زیادی دانش آموز سر و کار داریم این امکان وجود دارد که ایجاد نظم و انضباط با موانعی مواجه شود؛ به ویژه اینکه در سیستم آموزشی خلاق به بچه‌ها  اهمیت صد در صدی داده میشود و گاه گفته می شود در مدیریت مدرسه میبایست از توان و انرژی خود بچه‌ها  استفاده کرد. عموما یکی از گلایه های معلم ها این است که بچه‌ها  در دوره جدید بسیار بازیگوش شده اند و گاهی ایجاد نظم با اختلال های جدی مواجه است. آنها می گویند: «ما به بچه‌ها  آزادی عمل زیادی میدهیم، اما گاهی احساس می کنیم کلاف اداره کلاس از دست ما خارج میشود». به راستی برای ایجاد نظم در یک مدرسه آن هم کلاس نابغه‌ها چه باید کرد؟ آیا باید آزادی ها را محدود کرد؟ یا اینکه بعضی مواقع می توان از روشهای اقتدارگرایانه استفاده کرد؟ به هر حال مسئله نظم در مدارس نوین یک موضوع مهم و حائز اهمیت است. اینکه معلم ها و مدیران چگونه رفتار کنند و یا چه واکنشی در برابر دانش آموزان پر انرژی از خود بروز دهند، مسئله ای قابل تأمل و تفکر است.
 
به هر حال باید بپذیریم که تدریس در مدرسه نابغه ها، بسیار متفاوت از مدارس سنتی و سایر اشکال دیگر مراکز آموزشی است و از سوی دیگر تدریس در این مدرسه ها تا حد زیادی پیچیده تر، سخت تر و متفاوت تر است. معلم ها در مدارس نابغه ها نیاز به تلاش بیشتری برای حفظ انسجام و نظم کلاس دارند. به طور کلی روش تدریس خلاق بسیار دشوارتر از تدریس های سنتی است و انرژی بیشتری از معلم ها خواهد گرفت. در روش تدریس خلاق، روش ها و اصولی وجود دارد که به شرح زیر قابل بررسی است:
 
- تقسیم قدرت: یکی از مهم ترین اقداماتی که هر معلم باید انجام دهد، واگذاری مسئولیت ها در کلاس به خود بچه‌ها ست. تجربه نشان داده وقتی که معلم در یک کلاس میخواهد قدرت خود را به بچه‌ها  نشان دهد و یا این اعتقاد را دارد که او به عنوان معلم، تنها کسی است که اجازه دارد اعمال سلطه کند، طبیعتا استفاده از زور مشروعیت می یابد. در چنین فضایی، کلاس درس به سمت تثبیت قدرت معلم و تضعیف اراده ی دانش آموزان پیش می رود. در مدارس سنتی بچه‌ها  چندان اجازه صحبت کردن ندارند، اگر هم به آنها اجازه صحبت کردن داده شود، همه چیز به چارچوب بحث کلاس و کتاب و معلم بستگی دارد. اما در مدرسه خلاق هدف ایجاد فضایی برای رشد ذهنی و بروز افکار تک تک دانش آموزان است. اگر نتوان به بچه‌ها  فرصت بروز خود را داد، در مقابل نمی توان انتظار دریافت و یا بازخورد مثبت و مناسبی داشت. در مدرسه نابغه ها قدرت تقسیم میشود و بچه‌ها  دارای نقش فعال میشوند. در کلاس خلاق هیچ کس قدرت را در اختیار تام خود ندارد و هر کس جزئی از یک کل بزرگ است که در ساختار تصمیم گیریها مؤثر است. البته طبیعی است که مشارکت اعضای کلاس و کم رنگ شدن نقش معلم احتمالا بتواند به نظم کلاس آسیب بزند. معلمها قبل از تدریس باید به شیوه‌های خلاق پایبند باشند. در واقع هر معلم قبل از ورود به کلاس باید دارای یک سری خصوصیاتی باشد که در ارتباط با خود او مطرح است.متفکران مسائل آموزشی بر این باورند که کلاس دموکراتیک مثل یک جامعه دموکراتیک می ماند که ممکن است نظر اکثریت غالب شود و شاید این نظر درست و به نفع همگان نباشد. اما در مدرسه خلاق تلاش این است که تصمیم گیری ها به خود بچه‌ها  واگذار شود، تا با رعایت و پایبندی به این اصل که هیچ کس نباید نبض کلاس را در دست بگیرد بستر شکوفایی دانش آموزان فراهم گردد. ضمن اینکه وقتی قرار است بچه‌ها  این نقش را بپذیرند، به آنها آموزش داده میشود که در برابر آزادی مسئول هستند. اعطای آزادی توأم با مسئولیت یکی از فرایندهای مهم جامعه پذیری مدنی در مدارس محسوب میشود.
 
- مشارکت فعال: یکی از عوامل بی نظمی در کلاس، عدم برقراری ارتباط دانش آموزان با اهداف آموزشی و فاصله و تضاد میان اهداف فردی و سازمانی است. بچه‌ها  عموما از کلیات درس و ماهیت برنامه های آموزشی گله دارند و معلم ها هم با تأکید بر سر فصل های آموزشی به عدم دلبستگی و علاقه آنها به دروس دامن می زنند. اما در روش تدریس خلاق، معلم باید بتواند با بسترسازی های مناسب به حضور فعال و پر رنگ همه اعضا در راستای طرح درس مورد نظر کمک کند. معلم ها می توانند با ایجاد فضای مناسب، روحیه مثبت اندیشی و اعتقاد و احترام به تک تک دانش آموزان آنها را در بحث ها و مباحث درسی مشارکت دهند. بنابراین شاید مهمترین اقدام هر مربی درگیر کردن تک تک بچه‌ها  در فرایند آموزش و سهیم کردن آنها در اداره و مدیریت کلاس باشد. در کلاسی که معلم به مشارکت اعتقاد دارد، همدلی و همراهی قلبی بین دانش آموزان و معلم ها پدید می آید. در چنین کلاسهایی، همه نظریات مطرح می شود و در یک فرایند طوفان فکری نظریه های مختلف ارائه و مورد تجزیه و تحلیل و تفسیر قرار می گیرد. در کلاسهای خلاق معلم ها باید بتوانند بچه‌ها  را به خوبی بشناسند و با آنها ارتباط عمیقی برقرار کنند. ارتباطی که به شناخت بیشتر هر دو طرف کمک کند. معلم خوب در شیوه مشارکتی فعال، معلمی است که نقاط قوت و ضعف بچه‌ها  را می شناسد و میداند که با هر کس چگونه باید برخورد کند. ما نمی توانیم با یک رویکرد عام در کلاس حاضر شویم و انتظار پذیرش بی چون و چرای نظریاتمان را داشته باشیم. معلم خوب می تواند به ارتباط مؤثر با بچه‌ها  ادامه داده و نقاط ضعف آنها را تشخیص داده و در راستای برطرف کردن ضعف آنها قدم بر دارد ضمن اینکه باید نقاط قوت را در آنها برجسته و تقویت کند. یکی از مشکلات مشارکت مربوط به دانش آموزانی است که از لحاظ درسی دارای نقاط ضعف هستند و احتمالا احساس خوبی از حضور خود در کلاس و در میان سایر دوستان ندارند که در این مورد معلم موظف است با برقراری ارتباط قوی با این دسته از بچه‌ها  آنها را به فضای همگرایی و همبستگی با سایر اعضای کلاس سوق دهد. روش هایی مثل تشویق، اهدای جوایز، ورود آنها به فضاهای داوطلبانه و گرم گرفتن با آنها بخشی از این سیاست‌ها  و راهکارها است.
 
- رفتارهای خلاق: معلمها قبل از تدریس باید به شیوه‌های خلاق پایبند باشند. در واقع هر معلم قبل از ورود به کلاس باید دارای یک سری خصوصیاتی باشد که در ارتباط با خود او مطرح است. در زیر به توضیح برخی از این خصوصیات می پردازیم:
 
1- معلم باید عاشق بچه‌ها  باشد و بتواند با آنها ارتباط عمیقی از لحاظ روحی و قلبی برقرار کند.

۲- معلم باید قدرت بیان خوبی داشته باشد و بتواند آنچه را که میخواهد به بهترین نحو بیان کند.

3- معلم باید دارای ذهن انعطاف پذیر و روحیه کنجکاوی باشد تا بتواند به ذهن، منطق و پویایی بچه‌ها  جهت و سوق دهد.

۴- معلم باید بین مسائل زندگی شخصی و کار خود تفاوت و فاصله ای ایجاد کند. چون مشکلات زندگی، او را از خلاقیت دور می سازد.

۵- معلم باید خوش لباس و آراسته باشد و از عطرهای خوشبو استفاده کند. (بهتر است از رنگهای متنوع، روشن و شاد در کلاس استفاده شود).

۶- معلم باید روحیه پرسشگری داشته باشد و این روحیه را به بچه‌ها  منتقل کند. ٧- او باید شنونده خوبی باشد و به صحبت های هر چند کم مایه بچه‌ها  گوش جان بسپارد.

۸- او باید به روح انسانیت و عشق، اعتقاد داشته باشد و آن را در بچه‌ها  تقویت کند.

۹- او انسانی است از جنس انسان و با روحی به عظمت عشق.

10- لبخند جزء لاینفک تدریس است که نباید آن را فراموش کرد.

11- هر معلمی ملزم است با روشها و تکنیک های خلاقیت آشنا بوده و آن را در کلاسها برای تدریس به کار گیرد.
 
منبع: جامعه‌شناسی نخبه‌پروری، مهرداد ناظری، چاپ دوم، نشر علم، تهران 1396